برج روی برج

وصفرهایی که در ماشین حساب

نمی گنجد.

حق هایی که راحتتر از اب خورده می شود

ودست های کوچکی که افتاب با انها نامهربان بوده است

چشمهایی که به رهگذران دوخته شده

تا مگر یکی از انها

روی ترازوی پسرک معرفتش را بسنجدو اگر حالش خوب بود

حق او را بدهد

تا او دیگر مجبور نباشد

مشق های شبش را خط در پر بنویسد...






تاریخ : پنج شنبه 91/5/26 | 9:47 صبح | نویسنده : محسن | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.